اين نوشتار قرار بود در سه قسمت اين نوشته به عنوان سرمقاله بيايد اما چون قصد دارم  از اين پس کمتر بنويسم ؛ صلاح ديدم که همه را يکجا  تقديم شما نمايم . اين نوشتار مانفيست نيست ؛ توصيه نامه هم نيست ؛ پيشنهادي است براي انديشمنداني که مي توانند تاثير گذار باشند.

1-انتخابات در هر کشوري مظهر دمکراسي و همگرايي ملت و دولت محسوب مي شود ، با نگاهي کوتاه به تاريخ دمکراتيک کشورها پس از هر انقلاب و يا پس از کودتا؛  هيچ کشوري را نمي توان يافت که چهل و دو روز پس از پيروزي به رفراندمي اقدام نمايد که هست ونيست و موجوديت آن حکومت بر انداز را در پرسش مردم قرار دهد . اين اتفاق در کشورمان ثبت و ضبط شده است ، بطوري که از بيست ودوم بهمن ماه سال 57 تا دوازدهم فروردين سال 58 هويت و حرکت انقلابي امام خميني ( ره ) در معرض خواست يا نا خواست مردم قرار گرفت و دنيا در کمال تحير شاهد بود که 2/98 درصد از کل واجد ين شرايط راي به حرکت مردمي مرجع بزرگ شيعيان  - بلکه جهان اسلام – راي مثبت دادند . انقلاب اسلامي در طول 29 سال گذشته انتخابات زيادي را از سر گذرانده – بنا بر قولي 29 انتخابات – زمينه هاي بروز اين انتخابات به عوامل متعددي بستگي داشته اما هر بار موج تحول خواهي مردم  بر آمال حزبي و شخصي فايق آمد و کشتي انقلاب از فراز امواج زياده طلبي ها به ساحل آرامش پس از انتخابات مي رسيد.
2-يکي از وجوه ممتاز انتخابات در کشورمان ظهور پديده هاي جوان و بانشاطي است که با طرح نو و اعتماد به نفس والا بر اساس آموزه هاي کلان توسعه اجتماع  پاي به عرصه اجرايي کشور مي نهند .  تاريخ 29 ساله انقلاب اسلامي نشان داده است که در کنار اين پديده ها دو طيف عمده ديگر نيز وجود دارند؛ بخشي از آنان در حيرت پستي که به دست آورده اند؛  آينده خود را مي بازند وبعد از چند صباحي حقيقت اصلي وجود خويش  را نمايان مي سازند ؛ آنان را فرزندان شهاب مي توان ناميد که بر مدار آمال حقير ره مي پويند؛ و پس از مدتي آنچنان سخت سنگ مي شوند که گويي اصلا وجود نداشتند؛ اين افراد نه سياسي به معني خاص هستند نه آدم فرهنگي هستند که در مواجهه با اوضاع سياسي ره خود گيرند و بساط فرهنگ را در برگيرند نمونه اين دسته اخير آدمهايي در تاريخ ما بودند که اهل فرهنگ و ادب به شمار مي رفتند  و در عالم سياست حضور يافتند؛ مرحوم محمد تقي بهار ؛دهخدا؛  اخوان ثالث ؛ پرويز ناتل خانلري ؛ اخوان و ... که در جواني به شوق خدمت به مردم  جامه فريدون بر چوب کردند و کاوياني خروشي داشتند که در گرماگرم سياسي کاري مشروطه و 28 مرداد 20 تاو! نياوردند  و به انجام ياس رسيدند و در پايان عالم سياست را بوسيدند و به دنبال فرهنگ رفتند. برخي ديگر دچار دوآليسم سياسي مي شوند و همه چيز را يا سفيد سفيد يا تيره تيره مي يابند؛  اين دسته از افراد ظاهر بسيار نرمي دارند اما در برابر زير دستان خود بسيار عصبي ؛ پرخاشگر و در مقابل مقام مافوق خود بسيارکرنشگر ؛ ذليل و چاپلوس مي شوند ؛ کساني که حتي براي بديهي ترين امور نيازمند کمک ديگرانند و اصلا قدرت تصميم گيري کلان ندارند.
روي سخن من با اين دو طيف نيست  - که اگر بودند ؛ آرزو مي کردم چونان بهار و دهخدا و ثالث مي بودند؛که چيزي براي اين مملکت توليد کنند و نام نيک گذارند- اينها نمي تواند بهانه شود به هر روي اگر دانايان کم رو ميداندار نشوند؛ متملقان غلط انداز همه چيز را به نفع خودشان مصادره خواهندکرد . در جامعه ايراني که بحث از مردم و سياسي شدن آنها در بحبوحه انتخابات داغ مي شود ؛ نوعي دلسردي از چنين افرادي که خود را مستقل مي دانند و نگاه انتفاعي به مصالح خود دارند؛ خيلي مثبت نيست ؛
يادش بخير يکي از دوستان مي گفت من براي شناختن فرق دو مجموعه ساده دانشجويي بيش از 20 ساعت مکالمه تلفني با اين جواني داشتم که دچار دوآليسم شده بود ؛ بگذريم .
3- انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلامي اما از چند منظر مي تواند مورد توجه افراد و صاحب نظران قرار گيرد ، از کساني که دل در گرو انتخاب خويش از سوي مردم دارند بايد چند وجه اساسي را مورد توجه قرار دهند ، اگر چه اين نظرها به عنوان علت تامه نيست و در برخي موارد مي توان آن را بديهي دانست ولي ... کار آن از منظر اينجانب بسيار حائز اهميت است:
الف: از ظواهر امر بر مي آيد که شوراي نگهبان و دفاتر نظارتي آن در سطح استانها با کوچک کردن حلقه هاي سرند بسياري از چهره هاي موسوم به دوم خرداد رارد صلاحيت نمايند ، لذا راه براي حضور چهره هاي جوان و در عين حال مستقل باز مي شود .
ب:  با گذشت 29 سال از انقلاب مردم در انتخاب چهره ها – ديگر – دست به ، آزمون  وخطا نمي زنند  بنابراين آناني را که تجربه  کرده اند ، ديگر نخواهند آزمود،  بويژه آنکه با فشار مضاعف در سهميه بندي بنزين عمده کساني که در تيم تثبيت برنامه سهميه بندي مذکور بودند ، مورد سوال از طرف مردم هستند . از سوي ديگر همين عامل مي تواند براي رقباي آنان به عنوان يکي از اهراهاي بي برنامگي کارگزاران فعلي لحاظ شود.
ج:آمار هاي تقريبي در دو سه سال اخير در شوراهاي اسلامي شهر و روستا نشان داده که مردم گرايش عمده اي به جريانات مذهبي دارند، اين عامل از چند منظر مورد توجه است نخست فعاليت هاي چشمگير مذهبي در پانزده ساله اخير تاثير معنوي خود را گذاشته است به عنوان مثال مي توان  از اعزام دهها هزار نفري مردم و جوانان دانش آموز و دانشجو به حج و  يا اعزام گسترده دانش آموزان و جوانان به مناطق عملياتي نام بردکه در بستر حرکت هاي اجتماعي مذهبي نمود سرشاري دارد . اين عوامل باعث مي شود تا باز خورد نگاه مذهبي راي دهندگان به چهره هايي که با شعار هاي ديني وارد عرصه انتخابات مي شوند ، در صندوق هاي راي ظهور يابد.
از سوي ديگر پيش بيني مي شود به دليل کش دار شدن موضوع انرژي هسته اي وبرخي ناملايمات اقتصادي در کشور آمار شرکت کنندگان در انتخابات آتي سقوط محسوسي داشته باشد ؛ مگر آنکه به قول يکي از دوستان برداران آمريکايي کاري کنند يا حرفي بزنند که موجب وفاق همه گروهها در برابر دشمن مشتر کشان باشد.
د:  چهره هاي جوان عمدتا" تحول خواه بوده اند ، ارايه برنامه هاي جديد و استفاده از ابزار نوين نظير توزيع سي دي فعاليت ها ، ويژه نامه هاي انتخاباتي و برنامه هايي از اين دست کمک شايان توجهي براي معرفي افراد جديد انجام خواهد داد.
ه- يکي از مشکلات اساسي چهره هاي نو در عرصه انتخابات مسحور شدن در هياهوي افراد دوروبرخود است. اين هياهو باعث مي شود تا وي گمان کندکه راي نهايي را خواهد داشت در حالي که فضاي تبليغاتي گسترده تر از آن است که او فکر مي کند بنابراين نخستين کار براي کانديد اهاي انتخاباتي گسترش فضاي  تبليغي به روستا ها، بخش ها و در نهايت به توده هاي مردم است.
و- شهرهاي شمالي از جريان ملوک الطوايفي نا گفته و نانوشته برخوردار است ، معرفي چهره هاي جوان توسط افراد ذينفوذ به برخي از ملوک جاه ،مقام ، ثروت، سياست، کياست ، کمک شايان توجهي به نامزد هاي انتخاباتي خواهد کرد.
ز- يکي از دوستان ما در استانداري گيلان مي گفت: براي انتخابات مجلس در داخل شهر پانصد ميليون تومان و براي شوراي شهر دويست ميليون تومان پول نياز است . اگر چه اين همه پول تبليغاتي کمي مفسده بر انگيز است اما واقعيت تلخي است که بسياري از افرادي که چهره شناخته شده و تريبون داري نيستند ، بايد هزينه کنند . آيا پول حرف اول را در انتخابات مي زند؟
ح- مطبوعات کمک قابل توجهي به جريان اصلي انتخابات خواهند کرد ، اگر جه اين روزها مطبوعات استاني چشم انتظار کمک هاي تبليغي و آگهي هستند  ، اما اگر از سوي دولت حمايت شوند مي توانند با رعايت اصولي که به اصل اساسي انتخابات زود هنگام خدشه وارد نشود، مبنا را بر آگاهي  مردم و گرم کردن تنور انتخابات  بگذارند .
ط- متاسفانه يکي از عواملي که باعث شده مردم به برخي از نامزدها ظنين شوند و به آنان راي اعتماد ندهند ، گنده گويي هاي آنان است مثلا" به اين چند موارد توجه فرماييد تا ملاحظه کنيد ، اگر شما هم باشيد نمي توانيد يک رايتان را خراب کنيد يکي مي گفت :« اگر به مجلس بروم اولين کاري که مي کنم اين است که استان .... يا مرکزيت شهر ... حوزه انتخابيه ام را پيگيري مي کنم و بعد از چهار سال استاني تحويل مردم مي دهم »
يکي ديگر مي گفت : «من بين شهرم ( حوزه انتخابيه) تا شفچنکو (بندري در قزاقستان) پل مي زنم تا مردم ديگر سوار کشتي نشوند تازه صنعت گردشگري هم رشد خواهد کرد.» ديگري مي گفت :« من راي بياورم بالا تنه ي مشاهير شهرم را در پارک نصب مي کنم » البته بعد کاشف به عمل آمد که در شهر اين برادر بالا تنه مشاهير نصب شده بود!
به هر روي اين گزافه گويي ها را ملت متوجه مي شوند ، آنان آگاهتر از اين حرفها هستند و خوب مي دانند که محدوده توانمندي يک نماينده تا چه اندازه است!
ي- حضور فيزيکي در اماکن مذهبي ، اين حضور به هيچ وجه حضوري مقطعي نبايد باشد ، شهره بودن فرد به اينکه نيروي مذهبي و اهل مسجد و عاشورا است کمک شايان توجهي به وي خواهد کرد،...
اسفند ماه فرا مي رسد و عده اي با راي مستقيم مردم وارد مجلس خواهند شد، اما آنچه که حايز اهميت است اغتنام فرصتي است که توسط مردم مهيا شده است . در اين چهار سال مي توان براي يک عمر خود را بيمه کرد ، چه به لحاظ مادي چه به لحاظ معنوي مهم اين است که يک نامزد انتخاباتي از چه منظري به نمايندگي مجلس نگاه کند ، اينکه خدمت کند يا خدمت بگيرد
3-اما ائتلاف براي توسعه در کجاي اين جريان قرار دارد ؛به هيچ روي بساط تحزب وجود ندارد ؛ همانگونه که ملاحظه فرموديد در اين نگاه اجمالي ما محوريت توسعه منطقه است کافي است شما به نطق پيش از دستور نمايندگان مجلس استانهاي شمالي از گلستان گرفته تا گيلان توجه کنيد ؛ مونولوگ و گاه اتوبيوگرافي است ؛ آنها تلاش دارند در راه توسعه  شمال کشور جان فدا کنند ؛ اما شما در همين بحث انتخاب وزير براي کابينه ملاحظه بفرماييد ؛ اگر همدلي وجود داشت حق شمال کشور از يک وزير و دو معاون رئيس جمهور فراتر مي رفت ؛ يا در برابر توسعه کيفي استان توجه بفرماييد به ليست اقدامات مجمع نمايندگان استان ؛ خواهيد ديد که کارهايي که صورت گرفته اقدامات انفرادي  مثلا يکي از اعضاي مجمع نمايندگان است . براي توسعه بايد همه نمايندگان براساس منافع کلان توسعه شمال و در نگاه پايين دستي مجموعه حوزه انتخابي حرکت نمايد . ساده ترين شکل ممکن وحدت اين افراد در يک کلوني همفکر بر مبناي توسعه بدون گرايش سياسي است ؛ يادم هست وقتي کابينه هاشمي رفسنجاني را در مجلس مطرح مي کردند ؛ ايشان گفت که لازم نيست وزيران کار سياسي در وزارتخانه کنند ؛ همه کارهاي سياسي را من انجام خواهم داد. غرض اينست که بگويم در بحث فعاليت سياسي نمايندگان مي توانند شخصيت سياسي قابل توجه داشته باشند ؛ اما آنها مي توانند تا تحقق اصولي که آنها را حول يک محور گرد مي آورد تا پايان دوره چهار ساله پايبند باشند ؛ راحت تر بگويم  عده اي اهل فکر و آرزومند توسعه شمال کشور بنشينند – حالا اگر شد از هر شهر که نماينده در مجلس دارند يک نفر -  را انتخاب کنند و حول يک ميثاق نامه مشترک که مبناي آن توسعه شمال کشور بر مبناي چشم انداز بيست ساله کشور باشد ؛ گرد هم آيند و تبليغات آنها يک دست باشد ؛ جمعي باشد ؛ در صورت راهيابي هريک از نامزدها به مجلس آن ميثاق نامه مبناي کار وي باشد .

محمود رنجبر – مدیر مسئول هفته نامه موج شمال